logo پـــروژه‌هـا
En

ریتا
مارهـاگ

backبومی (ملی) جهانی

back عکس‌هاimages

چکیده‌ی متن ریتا مارهاگ در:
«حرکت نخست: هنر پرفورمنس برگن ۱۵ــ۲۰۱۱»

 

هنر پرفورمنس آنجا رخ می‌دهد که هنرمند حضور دارد. در معنای حقیقی، اساساً پرفورمنس ریشه در مکان دارد. در نروژ و بخصوص ناحیه‌ی برگن، رویکرد هنرمندان علاقمند و فعال در این حوزه بر مبنای شور و روحیه‌ی اجتماع است؛ مفاهیمی مبتنی بر زمان که ریشه در حساسیت‌های مرسوم نروژی دارد. تعداد هنرمندان این رشته، [نه چندان زیاد و] قابل‌پیش‌‌بینی است و ازآنجاکه هنر پرفورمنس هنوز زبانی کاملاً نهادی نیافته است، پیشکسوتان این حوزه ضرورت اضافه‌شدن صداهای جدید را به این هنر دریافته‌اند.

نبود نهادها و مؤسسات علاقمند به هنر پرفورمنس، مستقیماً نیاز به نوعی اقدام منسجم را ایجاد می‌کرد و [البته] این در حالی است که پرفورمنس به عنوان یک گونه‌ی هنری، خیلی پیش‌تر به کمک هنرمندانی چون کیارتان اسلتمارک و گروه ۶۶ به مخاطبان نروژی در دهه‌ی ۱۹۶۰ معرفی شده بود. کارهای بسیاری تاکنون در نروژ غربی انجام شده است. سال ۱۹۸٤ اولین دوره‌ی فستیوال بین‌المللی تئاتر برگن برگزار شد. از ۱۹۹۰، تئاترگاراژن (گاراژ تئاتر) در برگن به عنوان محلی برای هنرهای اجرایی و تئاتر مستقل تأسیس شد.

پس از یک دوره‌ سکوت در انواع هنرهای تجربی و موقت در دهه‌ی ۱۹۸۰، دهه‌ی بعد از آن بار دیگر مسیر هنرهای پرفورمنس و زنده را از دهه‌ی ۱۹٧۰ دنبال کرد. این بار، دیگر وجوه تحریک‌آمیز و آوانگارد مهم‌ترین اهدافی نبودند که دنبال می‌شد، بلکه جستجو در روش‌های جدیدِ رویارویی با مخاطب مد نظر بود. [همزمان] چند مکان مربوط به یک گروهِ هنرمندان که تازه در حال شگل‌گیری بود به مِلوم رومِن (فضاهای بینابینی) در ۱۹۹۰ کمک رساند. این خود حرکت نخست در مجموعه‌ خودآزمایی‌هایی بود که در فرم هنریِ پانزده سال آینده تغییر ایجاد کرد.

گالری نامدار اُتو پلانک در سال ‌۱۹۹۵ تأسیس و پس از ۳ سال تعطیل شد. این گالری «صرفاً نه مکانی برای نمایش هنر که محلی برای شکل‌دادن به موقعیت‌ها و زمینه‌‌ها بر اساس درک گسترده‌ای از مفهوم هنر بود.» گشودگی گالری اُتو پلانک به روی هنر زنده با الهام بزرگی برای هنرمندان جوان و همچنین صحنه‌ی هنر اروپای شمالی همراه بود. با شروع سال ۲۰۰۰، نقش جدید دیگری در عرصه‌ی هنر نروژ اهمیت یافت: سرپرستان مستقل نمایشگاه. این اتفاق درست زمانی بود که زیباشناختی نسبی راه خود را در اروپای شمالی باز می‌کرد و [با برگزاری برنامه‌هایی چون سطح خیابان در پاییز ۲۰۰۰] یکی از دغدغه‌های مهم به تبدیل خیابان به پلتفرمی برای آزمایش‌گری و اندیشیدن به شیوه‌ی هنر حول ساختار اجتماعی و شهری بدل شد.

برگن توانست خود را به عنوان مرکزی برای پرفورمنس در زمینه‌ی هنرهای تجسمی تثبیت کند. این شهر با پذیرش جایگاه «شهر فرهنگ» شورای شهر را به طرح «برنامه‌ی اجرایی برای هنر و هنرمندان در شهر فرهنگی برگن» متقاعد کرد. این یک برنامه‌ی ده ساله برای هنرمندان بود که با حمایت‌های مالی و برخی دوراندیشی‌ها، که پیش‌تر یا غیرممکن بود و یا صرفاً شکلی فرعی به خود می‌یافت، همراه می‌شد.

پس از رخدادها و تبادلات هنری مختلف از سوی هنرمندان پرفورمنس بین برگن و دیگر شهرها (از جمله پوزنان و بارسلونا) از اواخر دهه‌ی ۱۹۹۰ تا اویل ۲۰۰۰، ریتا مارهاگ به همراه روبرت آلدا و کورت یوهانسون انجمن آکت‌بی (AKtB) را با این هدف تشکیل دادند که به فعالیت‌ها در این زمینه ساختار و هویت روشن‌تری ببخشند. تمرکز اصلی انجمن بر روی فستیوال «در میان آسمان و دریا» بود. این فستیوال ایده‌ی ساده‌ای را دنبال می‌کرد: استفاده از مناظر ساحلی برگن به عنوان مکانی برای نمایش هنر پرفورمنس. خواست اصلی ما دعوت از هنرمندان با تجربیات بین‌المللی بود تا با هنرمندان و محیط [شهر] ما روبه رو شده و همکاری کنند. در سال ۲۰۱۱، گروه آکت‌بی به پاب یا هنر پرفورمنس برگن (PAB) تبدیل شد و آکت‌بی کار خود را پایان داد.

تصمیم هیئت مدیره‌ی پاب مبنی بر این بود که برنامه‌ی فعالیت‌های آن‌ها با نوعی هم‌آمیزی بومی و بین‌المللی همراه باشد؛ و این یعنی این بار چشم‌انداز ملی را نیز بطور برابر و به یک میزان از اهمیت در دستور کار خود قرار می‌دادند.

 

ـــــــ
مارهاگ، ریتا. «بومی (ملی) جهانی.» در حرکت نخست: هنر پرفورمنس برگن ۱۵ــ۲۰۱۱، ویرایش آنت هاکاس و کِرت یوهانسن، ۶۹ــ۵۲. نروژ: هنر پرفورمنس برگن و پابلیش، ۲۰۱۵.