جشنوارهی در میان آسمان و دریا، که تاکنون شامل شش دوره میشود، نخستین بار در جزیرهی لیگرا واقع در شمال شهر برگن در نروژ (۲۰۰۵) برگزار شد. روبرت آلدا، کورت یوهانسون و ریتا مارهاگ برگزارکنندگان این رخداد بودند که پاب یا هنر پرفورمنس برگن (PAB) را در سال ۲۰۱۱ پایهگذاری کردند. ایدهی اصلی این جشنواره گردآوری گروهی از هنرمندان برای کار در یک محیط سرگشوده به مدت یک هفته و نمایش همزمان آثار ایشان برای عموم است. در زیر، بخشهایی از پیشگفتار ریتا مارهاگ در کتاب جشنوارهی پنجم در میان آسمان و دریا V: توریست آورده شده است.
هدف پنجمین دوره از جشنوارهی در میان آسمان و دریا ارائهی چارچوبی به هنرمندان حرفهای در هنر پرفورمنس بود تا به تولید آثاری بپردازند که میتوانست دریافت ما را از جغرافیا، هویت و سیاست در معنای عام آن به چالش بکشد. حوزهی روبهرشد گردشگری در فرهنگ ما، الگوی اصلی و زمینهی کار هنرمندان را تشکیل میداد.
مناسبت و زمینه
طی دهههای گذشته، شهریسازی در نروژ و همچنین جوامع بینالمللی دوران ما را تحت تأثیر خود قرار داده است. این جریانِ غالب طیفی از همهچیز را دربرمیگیرد که جستجوی انسانِ شهری برای دستیابی به گوناگونی قومی-عقیدتی و آزادی بیان و مهاجرت نیروی کار از مناطق روستاییِ کشورهای فقیرتر را شامل میشود. افراد به مناطق ثروتمند جهان، اغلب به شهرهای نیازمندِ نیرو برای خدمات سطح پائینی چون نظافت و حملونقل، سفر میکنند. بطور همزمان، تأثیر جذبکنندگی شهرها بر روی جمعیت مدرن، اجتماعات کوچکتر و در حاشیه را به روشهای مختلف تهدید میکند. در نتیجه، همزمان که جوانان مناطق روستایی را ترک میکنند، صنایع بومی و سنتی از سوی نیروهای بازار جهانی تهدید شده و مشمول گمانهزنی برای تعطیلی و تغییرکار میشود. لوفوتن (یا جزایر لوفوتن) را میتوان به تنش میان شیوههای مدرن و سنتیِ زندگی پیوند زد. لوفوتن در دههی گذشته محل اختلافات بر سر ارزشهای سیاسی و اقتصادی بوده است. استخراج نفت و گاز، ماهیگیری و کشاورزی را تهدید میکند؛ فنآوریهای جدید و نوسازی جامعه در مغایرت با سنتگرایی قرار دارند و این تضاد راهی طولانی تا حلشدن دارد. چگونه تولیدات هنر مدرن این خصومت را بازتاب میدهند؟ تا چه میزان نسلهای جوان و پیرتر نگاهی مشابه یا متفاوت به این دوگانهی همیشگی دارند؟ آیا این نظامهای ارزشی چیزی جز تضاد یا تهدیدی برای آن دیگری [سنت یا مدرنیته] نیست، یا آیا میتوان میان آن دو پل زد؟
در چنین زمینهای است که بحث پیرامون فیگور یا مفهوم توریست مناسبت مییابد. گردشگری اصطلاحی است که اغلب نقش پل یا منطقهای میانی را بین جامعهی سنتی و مدرن بازی کرده و هر دو را تقویت میکند: توریست (سوژهی مدرن) به اطراف و بیرون از [مراکز] تمدن سفر میکند تا طبیعت و مناظر فرهنگی را تجربه کند. یا شاید او ترجیح دهد که آخر هفته را در شهری بزرگ، به مثابه چیز خوشایندی که حواسش را از زندگی در حومه یا اطراف شهر پرت میکند، سپری نماید. گردشگری همچنین میتواند به عنوان تداوم، یا احتمالاً انفصال از، دورهی تاریخی استعمارگری باشد، توریسم همچنین با اکتشافگر در ارتباط است. آنچه زمانی عیش ممتازِ طبقات بالاتر محسوب میشد، امروز به فعالیتی برای غالب مردم بدل شده است. شاید به همین دلیل باشد که ما بهندرت هنرمندی را مییابیم که نقش توریست را به خود بگیرد. کاربرد صریح لفظ توریست کمتر در هنر دیده شده است، و بیشتر با واژهی کیچ همراه بوده است. علاوهبراین، ما نقطهی ورود به معنای عمیق اصطلاح گردشگری را شخصیتهای علمی نظیر مردمشناسان یا جامعهشناسان در نظر میگیریم. اتصال با تدابیر پیشین قدرت و امتیاز مبتذلی که گردشگری با خود به همراه دارد از جمله شروطی است که هنر یا هنرمند را برای کار با مفهوم گردشگری در سطح ساختاری آن با چالش همراه میسازد.
لوفوتن دارای مناظر منحصربهفرد و خاصی همراه با ریشههای فرهنگی است که بر اساس فرهنگ نروژی و سامی به عصر حجر بازمیگردد. محصولات اصلی صادرات لوفوتن از قرن ۱۲ ماهی خشکِ نمکسودشده و عادی بوده است. این محصولات همچنان دارای تقاضای بالایی است و صنعت اصلی شش جزیره از لوفوتن را تشکیل داده که آن را میگردانند. در سال ۱۹۸٤، نخستین کشتی گردشگری وارد بوسکسنسفیوردن در اجتماع وستواگوی شد. از آن زمان، صنعت گردشگری رشد بسیار چشمگیری داشته است. فصل توریست در سال ۲۰۱۶ بهاندازهای با سیل توریست همراه بود که مشکلات عدیدهای را برای اجتماعات محلی ایجاد کرد: مهمانهای بسیار زیادی که به اسکان نیاز داشتندــــتخمینی برابر با یک میلیون بازدیدکننده چالشهایی در سطوح متعدد به همراه دارد، از محل اقامت تا فرسایش شدید این مناظر و طبیعت ارزشمند.
ــــــــــــ
مارهاگ، ریتا. «پیشگفتار.» در در میان آسمان و دریا V: توریست، ویرایش ترز لانگوا و ریتا مارهاگ، ۲۳ــ۱۰. برگن: پاب و پابلیش، ۲۰۱۸