«زندگی و مرگ وقتی ٤۲ سالهای» (عنوان نمایشگاه)
یک جایی که زمان آن نیز دقیقاً مشخص نیست، در میانهی زندگی قرار میگیریم. وقتی ٤۲ ساله شدم، فرمی اینترنتی را پُر کردم که طول عمرم را تخمین میزد. پیشبینی ۸٤ سال بود. در روز افتتاحیهی نمایشگاه، بزرگترین دخترم ۲۱ ساله میشود. اغلب مردم، مثل کسانی که جلوتر نامشان آورده میشود، زندگی خود را بدون اتفاقات بزرگ و دیدنی سر میکنند.
یا، امر دیدنی درست در دل زندگی نهفته است:
بچهها به دنیا میآیند و پیرها میمیرند.
چیزها به وجود میآیند و دچار فرسایش میشوند.
هدف من از انتخاب طراحی برای کار و نمایشگاه «زندگی و مرگ وقتی ٤۲ سالهای،» نشاندادن وجه معمول و بیتکلف زندگی روزمره استــــآن هنگام که نه چندان از زندگی فاصله گرفتهایم و نه آن را از پیش موشکافی میکنیمــــچراکه عمل تولید مستلزم زمان است و نزدیکی و فاصلهگرفتن، هر دو خود را در فرآیند خلاق بروز خواهند داد. همهی آثار نمایشگاه بر اساس زنان و موهایشان، دو دخترم، مادرم، مادربزرگم و خودم کار شده است. نمایشگاه همچنین با اجزاء دیگری همراه است: اشیاء، ویدئو، مجموعهای از تصاویر دیگر، عکسهای سیاهوسفید با نقاشی اکریلیک بر روی آنها و کتاب هنرمند «مو».
ـــــ
نمایشگاه گالری کونستفرکت، زندگی و مرگ وقتی ۴۲ سالهای، اُسلو، نروژ، ۲۰۰۸
https://www.ritamarhaug.com/image.html