مقالهی حاضر شامل مجموعه مصاحبههایی است که فرنک چمبرلین با چهار هنرمند انگلیسی انجام داده است: جولیا لی بارکلی، آنسومان بیسواز، تریسی کِلی و کیرا اُرایلی. گفتگوها به هنر اجراء در دوران پساسکولار و همچنین این اظهارنظر از مایک کینگ (عضو مرکز مطالعات پساسکولار در لندن) میپردازد که: «دوران پساسکولار با گرایش تازهای به مسألهی معنویت روبهرو است که خود، متأثر از سکولاریزاسیون اروپا، بر اهمیت پذیرش حقوق و انواع آزادیها تأکید دارد.» منظور کینگ از این گفته بازگشت به جهانبینی مذهبی پیشاسکولار و به عبارتی اصولگرایی نیست، بلکه پذیرفتن «رویکردی آرام و آزادانه به یک کنکاش معنوی» است. نوشتهی پیشرو چکیدهای از گفتوگوی تریسی کِلی با چمبرلین در رابطه با این رویکرد است.
کِلی این موضوع را نمیپذیرد که شیوهی هنری او (پرداختن به بُعد تصادفی بدن و فرآیند همکاری) روشی معنوی است، بلکه آن را نوعی آگاهی معنوی دربارهی انسانیت معرفی میکند. از نظر تجسمی، کِلی خود را با سنتهای توحیدی در ارتباط دانسته و همین موضوع او را به تحقیق در خصوص معنای زنبودن واداشته است: «ساختهشدن و شکلگرفتن؛ اینکه قادر باشم صدایم را به دستگاههای سازندهی زن برسانم.» معنویت به این معنا است که کِلی را به گفتمانهای روانکاوی و مردسالارانه در آثار باتلر، ایریگاری و کریستوا وصل میکند.
برای کِلی هنر اجراء روشی پدیدارشناختی با هدف نزدیکشدن به وجود خود او است؛ نوعی توجه ضروری به مسألهی «میانذهنیت» و آگاهی متفاوتی که متأثر از آن حاصل میشود. احتمالاً معنویت در کار کِلی را میتوان به گفتهی خودش در گرایش دلوزی او به نیروی متغیر و مرتعشی یافت که بدن/فضا در شرایط پیشآمد از خود ساطع میکند. این معنویت را نباید پیششرطی برای آثار هنرمند درنظر گرفت، بلکه برعکس این اثر است که بر حساسیتهای درونی او تأثیر میگذارد: «در هنگام اجراء، من عمیقاً یک انسانمــــآسیبپذیر و ناقص، لیکن در معرض نمایش.»
بنابراین، کِلی دو وجه برای شیوهی کار خود درنظر میگیرد. او تغییرات در آگاهی خود را در حین اجراء به بُعد پدیدارشناختی مربوط میداند و وجه معنوی اثرش را صرفاً به کارکرد آن نسبت میدهد: «[منظور از کارکرد] چگونگی حضور من است در جهان و نسبت به آن، نسبت به انسانیت خود و دیگران، احساسکردن عمیق و داشتن آغوشی باز به روی گسترهی وقایع مختلف.»
_______
بارکلی، جی.، ای. بیسواز، تی. کِلی، کی. اُرایلی و اف. چمبرلین. «بررسی هنر اجراء در دوران پساسکولار.» پاج: ژورنال اجراءگری و هنر، دورهی ۳۱، ش ۱ (۲۰۰۹): ۶٧ــ۵٤.